توی آسانسور واستاده بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعدگفت:چطوری؟گفتم:الحمدالله...
یه نگاهی به من کردو هندزفری شو جابجا کرد،معلوم شدداره باتلفن حرف میزنه
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم درآوردم ادامه دادم:
الحمدالله الحمدالله الحمدالله الحمدالله ...!!!:)))))
نظرات شما عزیزان:
.gif)
پاسخ:مرسی باران جونم که بهم سر میزنی به یادم هستی
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
عـــــــــــــــــــــــــــ ــــــــالی گلم
پاسخ:مرسی
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:ههههههههههه ها دیگه!!
.gif)
پاسخ:سلام خواهش این حرفا چیه،باشه حتما میام
از ته دلم می گم : دلم خیلی برات تنگ شده بود!
.gif)
.gif)
قالبتو عوض کردی؟!
تبریک!
.gif)
.gif)
پاسخ:من فدای تو مرسی عزیزجان
همه فکر میکنن همه چی خوبه اما..........
همه فکر میکنن تنها نیستن اما.........
اما همه ی اینا با یه همراه خوب حل میشه
پاسخ:آخ که گفتین کاملا باهاتون موافقم
پاسخ:خب دیگه
باحال بود
.gif)
.gif)
پاسخ:فداتشم مرسی

.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ:ههههههههههههههههه

آره بخند.....
پاسخ:چرا سر میزنم شما نیستی
.gif)
.gif)
.gif)
مرسی بابت نظرات
.gif)
بازم بهم سر بزن
پاسخ:هههههههههه حتما بهت سر میزنم
|